سبك هاي يادگيري در آموزش علوم (1) نوشته : ريچارد فلدر (2)
پژوهشهاي به عمل آمده نشان ميده
د كه فراگيران را از نظر سبك يادگيري در ردههاي مختلفي ميتوان جاي دا
د. مزيتهاي نسبي ، شيوه دريافت و ميزان درك افراد از يك موضو ع واحد متفاوت
است. كساني كه تصاد فاً سبك يادگير ي شان با سبك تدريس معلم تطابق
داشته باشد، اطلاعات بدست آورده را به مدت طولانيتري در حافظه نگه
ميدار ند، آن را بهتر بكار ميبندند و پس از فراغت از تحصيل به موفقيت هاي
بيشتري نا يل ميآيند. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
درك (14)
حسي/شهودي افراد دائماً در معرض بمباران اطلاعاتي قرار دار ند. چه از طريق حوا س و چه از طريق فعا ليتهاي ذهني. حجم اين اطلاعات زيادتر از آن است كه شخص بتواند در حالت خودآگاه به آ ن توجه كند. لذا جز ء بسيار كوچكي ا ز اين اطلاعات را انتخاب كرده و به حافظة موقت (15) مي سپرد و بقيه را به طور مؤثري كنار ميگذارد. در اين انتخاب، فراگير ان حسي، به آن دسته از اطلاعاتي كه از طريق حواس دريافت ميشوند علا قه نشان ميدهند و برعكس فراگير ان شهودي به آن دسته از اطلاعاتي كه از طريق فعاليت هاي ذهني دريافت ميدارند علاقهمندند. فراگيران حسي به عمل و تمرين توجه دارند. فراگيران شهودي به تخيل روي ميآ ورند. فراگيران حسي وقايع و مشاهدات را دوست دارند در حالي كه فراگيران شهودي مقولات و مفاهيم را تر جيح ميدهند. دانشجويي را كه از عدم وجود فعاليت د ر يك درس شكايت مي كند، ميتوان د ر رده فراگيران حسي قرار داد. فراگيران حسي دوست د ارند مسائل را با اتكا به روش درست اجرا حل كنند. جزئيات را به خاطر نميسپارند و از پيچيدگيها و موا نع غيرمنتظره استقبال نميكنند. فراگيران شهودي ، تنوع در كار را ميطلبند و به پيچيدگيها فكر نميكنند.خود را وا رد جزئيات خيلي كوچك نموده و از تكرار و دوباره كا ري نيز رويگردان نيستند. فراگير ان حسي، دقيق ليكن كند عمل ميكنند و برعكس، فرا گيران شهودي با و جود سرعتعمل ممكن است بيدقت باشند. فراگيران حسي در صورتي كه نمودها و روشهاي اجرا ر ا بدانند، بهتر فرا ميگيرند. به ا ين جهت اكثر رشته هاي علمي (مانند فيزيك و شيمي ) كه بر روي مفاهيم انتزاعي، تئور يها و فرمولها بنا گرديده، برا ي آنها رشته منا سبي نيست. اين دسته، به عكس فراگيران شهودي از نشا نهها استقبال نميكنند و از آنجا كه اصطلاحات و متغيرهاي رياضي ( و بطور كلي مفاد و موضوعات آزمون ها)، نمادين است، بايد آن را متناظر با تصاوير واقعي كه در ذهن دارند، قرار دهند تا بتوانند آن را درك كنند. اين رويه چو ن كميطولاني است، در جلسات آزمونها، وقت كم مي آورند. خلاصه آن كه در رشتههايي كه مبتني بر ارائه و سخنراني است ( مانند كلاسهاي درس مرسوم در مد ارس و دانشگاهها) ، فراگيران حسي نسبت به فراگيرا ن شهودي رتبهها ي كمتري كسب مي كنند و در نتيجه د ر يك انتخاب طبيعي از اين رشتهها بيرون رانده مي شوند. هرچند به هم ان اندازه فراگيران شهودي به مو فقيت در آن رشته علاقهمند باشند. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دريا فت (16)
ديداري/كلامي |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نظام استقرايي/قياسي
(استنتاجي ) |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پردا زش (18)
فعال/ذهني |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهم و ادراك (20)
گام به گام/كلينگرانه |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
به سوي رويكرد سبك يادگيري
چندگانه در آموزش علوم |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پرسشنامه تعيين سبك يادگيري
(ريچارد فلدر) پرسشها 1ـ من آن موضوعاتي را بهتر درك ميكنم كه: a - بتوانم با آن كار كرده و يا آن را آزمايش كنم b - بتوانم دربارة آن فكر كنم 2 ـ من موضوعات زير را با رغبت بيشتري مورد توجه قرار ميدهم: a - موارد واقعي و موجود b - ابداعات و نوآوريها 3 ـ وقتي درباره اين موضوع كه ديروز چه كرده ام فكر ميكنم، بيشتر مايلم: a - تصويري را در نظر آورم. b - لغات و كلمات را بخاطر بياورم. 4 ـ من مايلم، ابتدا: a - جزييات موضوعي را بفهمم، حال آنكه ممكن است در بادي امر ساختار كلي آن برايم مبهم باشد. b - ساختار كلي موضوع را درك كنم، هرچند ممكن است جزييات آن برايم مبهم بماند. 5 ـ وقتي در حال فراگيري موضوع تازه اي هستم، راحت تر هستم اگر: a - درباره آن صحبت كنم. b - درباره آن فكر كنم. 6 ـ اگر من معلم بودم، بيشتر تمايل داشتم رشته اي را تدريس كنم كه : a - با وقايع و شرايط زندگي واقعي سر و كار داشته باشد. b - با ايدهها و فرضيهها سر و كار داشته باشد. 7 ـ ترجيح ميدهم اطلاعات تازه را اغلب از راههاي زير كسب نمايم : a - عكس ـ نمودار ـ طرح و نقشه b - راهنماييهاي نوشتاري و اطلاعات كلامي 8 ـ اكثراً هنگاميكه: a - همه اجزاء يك موضوع را فهميدم، آنگاه كليت و تماميآن موضوع را خواهم فهميد. b - تمامييك موضوع را فهميدم، آنگاه به رابطه اجزاء و چگونگي قرار گرفتن آنها در كنار هم پي ميبرم. 9 ـ در يك كار گروهي بر روي موضوعي پيچيده، بيشتر مايلم: a - در كار گروهي شركت كرده و با ارائه نظر خود، همكاري كنم. b - كنار بنشينم و به سايرين گوش كنم. 10 ـ در يادگيري موضوعات زير راحتترم: a - موارد واقعي b - موارد مفهومي 11 ـ در كتابي كه حاوي مقدار زيادي عكس و طرح ميباشد مايلم: a - عكسها، طرحها و جداول را با دقت مد نظر قرار دهم. b - بر روي نوشتهها متمركز شوم. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
12 ـ وقتي يك مسأله رياضي را حل ميكنم: a - راه حل خودم را مرحله به مرحله (گامبهگام) پيش ميبرم. b - اغلب راه حل كلي را در يك لحظه در نظر ميآورم و سپس براي كشف مراحل بعدي حل مسأله كوشش زيادي ميكنم. 13 ـ در پايان كلاسها و دورههاي آموزشي كه شركت ميكنم: a - معمولاً بيشتر دانشجويان را شناختهام (با آنها آشنا شدهام). b - ندرتاً با بيشتر دانشجويان ارتباط برقرار نموده ام (با آنها آشنا شدهام). 14 ـ وقتي مطالب غير داستاني ميخوانم، آن موضوعاتي را ترجيح ميدهم كه: a - در بردارندة وقايع جديد است و يا دربارة چگونگي انجام بعضي كارهاست. b - به من ايدههاي جديد ياد دهد كه بتوانم درباره آنها فكر كنم. 15 ـ من معلماني را دوست دارم كه: a - هميشه نمودارهاي زيادي را نشان ميدهند و يا روي تخته رسم ميكنند. b - وقت زيادي را صرف شرح و بسط موضوعات ميكنند. 16 ـ وقتي داستان يا يك رماني را تجزيه و تحليل ميكنم: a - در مورد اتفاقات و حوادث آن فكر ميكنم و سعي ميكنم با كنار هم گذاشتن آنها زمينة اصلي داستان را كشف كنم. b - هنگاميكه داستان را تمام كردم زمينه اصلي داستان را ميدانم و سپس با برگشتن به عقب، اتفاقات و حوادثي را كه زمينة داستان را ميسازد، مييابم. 17 ـ وقتي ميخواهم به حل مسأله اي بپردازم، بيشتر دوست دارم: a - كار بر روي حل مسأله را فوراش شروع كنم. b - ابتدا سعي ميكنم آن را كاملاً تجزيه و تحليل كرده و سپس به حل آن بپردازم. 18 ـ من ايدههاي زير را ترجيح ميدهم: c - قطعيت يافتهها (اصول موضوعه) d - فرضيهها و نظريهها 19 ـ وقتي موضوعي را كه a - ببينم، b - دربارهاش بشنوم، آن را بهتر بخاطر ميآورم. 20 ـ براي من خيلي مهم است كه يك معلم: a - مواد و موضوعات درسي را با نظم و ترتيبي واضح و روشن كنار هم قرار دهد. b - تصوري كلي از موضوع همراه با ارتباط اجزاء آن با ساير موضوعات ارائه نمايد. 21 ـ ترجيح ميدهم كار مطالعاتي را: a - به صورت گروهي انجام دهم. b - به تنهايي انجام دهم. 22ـ مايلم كارم از جهات زير، مورد توجه قرار بگيرد: a - دقتي كه دربارة جزييات و دقايق كار داشتهام. b - خلاقيت و ابتكاري كه دربارة چگونگي انجام كار داشتهام.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
23 ـ هنگاميكه براي يافتن محل جديدي به راهنمايي نياز داشته باشم، ترجيح ميدهم: a - به نقشه مراجعه كنم. b - به آدرس نوشته مراجعه كنم. 24 ـ يادگيري در من: a - با گامهاي منظم و دقيق صورت ميگيرد. اگر مطالعة جدي و پيگيرانه داشته باشم، فرا خواهم گرفت. b - به طور متناوب و غير منظم صورت ميگيرد. در مجموع، موضوعات درهم و آشفته به نظر ميرسند ليكن ناگهان همه چيز واضح ميشود. 25 ـ من ترجيح ميدهم ابتدا: a - با اشياء كار كنم و آنها را وارسي كنم. b - در مورد چگونگي كاركرد آنها فكر كنم. 26 ـ هرگاه براي سرگرميمطلبي را ميخوانم ، دوست دارم نويسنده: a - به طور واضح و شفاف موضوعات و مفاهيم را بيان كرده باشد. b - موضوعات را به صورت ابتكاري و خلاقانه و با روشهاي جذاب بيان كرده باشد. 27 ـ وقتي كه در كلاس با يك نمودار يا طرح شماتيك روبرو ميشوم، دوست دارم: c - تصويري از آن را بخاطر بسپارم. d - مطالبي را كه معلم درباره آن گفته است، بخاطر بياورم. 28 ـ وقتي مجموعه اي اطلاعات را مدنظر قرار ميدهم، بيشتر علاقهمندم: a - بر روي جزييات متمركز شوم. به تصوير كلي اطلاعات اهميتي نميدهم. b - قبل از اينكه به جزييات بپردازم تصويري كلي از آن در ذهنم نقش بندد. 29 ـ كارها و موضوعات زير را راحت تر بخاطر ميآورم: a - موضوعاتي كه بر روي آن كاري انجام دادهام. b - موضوعاتي كه مقدار زيادي درباره آن فكر كردهام. 30 ـ وقتي ميخواهم كاري را انجام دهم، ترجيح ميدهم : a - در يكي از شيوههاي انجام آن كار تسلط و مهارت كافي پيدا كنم. b - به راههاي جديدي براي انجام آن كار دست يابم. 31 ـ وقتي كسي ميخواهد دادههايي را به من ارائه كند، ترجيح ميدهم آن دادهها به صورت: a - جدول و نمودار باشد. b - به صورت متن نوشتاري و خلاصه و نتيجهگيري باشد. 32 ـ وقتي ميخواهم مطالبي را بر روي كاغذ بنويسيم، بيشتر دوست دارم: a - از ابتدا تا انتهاي كاغذ را پركنم. b - مطالب را در جاهاي مختلف نوشته و بعد آنها را منظم و مرتب نمايم. 33ـ وقتي در يك كار و پروژه گروهي شركت ميكنم، ابتدا: a - مايلم نظر جمع را كه در آن هر كس فكر و نظر خود را داده است بدانم. b - فكر و نظر افراد را به صورت جداگانه بدانم تا پس از آن در يك نشست گروهي، نظرات باهم مقايسه شود.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
34 ـ من فكر ميكنم كسي كه او را a - حسابگر b - مبتكر بنامند، بسيار قابل تحسين است. 35 ـ هرگاه كسي را در مهماني ملاقات كنم بيشتر فكرم به آن سو كشيده ميشود كه: a - او شبيه چه كسي است. b - او درباره خودش چه ميگويد. 36 ـ وقتي ميخواهم درباره يك موضوع جديد چيزي بياموزم، ترجيح ميدهم: a - بر روي آن تمركز يافته و تا حدامكان هر چه بيشتر درباره آن بررسي كنم. b - سعي ميكنم بين آن موضوع با ساير موضوعات ارتباط برقرار كنم. 37 ـ من مايلم به عنوان يك آدم: a - دست و دلباز b - محتاط شناخته شوم: 38 ـ من بيشتر به دروسي علاقه مندم كه در آن: a - به مواد و موضوعات واقعي (مانند وقايع و دادهها) پرداخته ميشود. b - به مواد و موضوعات مجرد (مانند مفاهيم و فرضيهها) پرداخته ميشود. 39 ـ در اوقات فراغت بيشتر دوست دارم: a - تلويزيون نگاه كنم . b - كتاب بخوانم. 40 ـ برخي از مدرسان سخنراني خودشان را با ذكر خلاصة سخنراني و رئوس مطالب شروع ميكنند. در اين صورت: a - در برخي مواقع رئوس مطالب براي من مفيد است. b - رئوس مطالب براي من خيلي مفيد است. 41 ـ ايده انجام تكاليف به طور گروهي درحالي كه تماميگروه در يك رده معلوماتي باشند، a - براي من جالب است. b - براي من جالب نيست. 42 ـ هنگاميكه مشغول انجام محاسبات طولاني هستم: a - مراقب هستم كه تمام مراحل را بازنگري كرده و كارم را با دقت كنترل كنم. b - درمييابم كه كنترل كار برايم خسته كننده است و انجام آن برايم سخت است. 43 ـ نقش مكانهايي را كه در آن بودهام: a - با وضوح و دقت تمام بخاطر ميآورم. b - با زحمت و وضوح نه چندان زياد به خاطر ميآورم. 44ـ وقتي به طور گروهي به حل مسأله ميپردازيم، بيشتر علاقه دارم: a - به مراحل و گامهاي حل مسأله فكر كنم. b - به نتايج و كاربردهاي احتمالي حل مسأله در محدودة وسيع فكر كنم.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پاسخنامه و جمع بندي 1 ـ در محل مناسب براي پاسخ هر پرسش، علامت × بزنيد. (براي مثال چنانچه در سؤال 3 گزينه a مناسب وضعيت شماست، در ستون a و رديف 3، علامت × بزنيد). 2ـ علامتهاي هر ستون را جداگانه شمرده و شماره آن را در پايين جدول و در محلهاي مربوطه بنويسيد. 3ـ براي هر يك از محدودههاي چهارگانه، عدد كوچكتر را از عدد بزرگتر كم كرده و نتيجه را در انتهاي جدول (در محل نتيجه) وارد كنيد. در كنار اين عدد، علامت مربوط به عدد بزرگتر ( a يا b ) را قرار دهيد براي مثال چنانچه در بُعد فعال/ذهني جمع ستون a ، سه و جمع ستون b، هشت باشد، در رديف انتهايي و در محدودة مربوطه، 5b را وارد كنيد.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارزيابي نتايج : ـ چنانچه نتيجه مربوط به يك محدوده بين 1 تا 3 باشد، شخص مزيت نسبي ملايميبه آن بُعد نسبت به بُعد ديگر دارد. وليكن توازني بين آن دو بعد برقرار است. مثلاً چنانچه در محدوده فعال/ذهني، نتيجه 3a باشد، تمايل به فعاليت فعال در آن شخص، با تفاوت خيلي كمي، نسبت به فعاليت فكري بيشتر است. ـ اگر نتيجه در يك محدوده بين 5 تا 7 باشد، نشانه مزيت نسبي فرد به آن بعد نسبت به بعد ديگر است و معمولاً يادگيري آن شخص بيشتر با آن بعد انجام ميشود. ـ اگر نتيجه در يك محدوده بين 9 تا 11 باشد، شخص در آن بعد مزيت نسبي بالايي دارد. در اين صورت چنانچه روش تدريس مدرس، بر بعد ديگر مبتني باشد، يادگيري شخص با مشكل جدي روبرو خواهد بود. ديماه 1378 |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زيرنويسها: 1) خلاصه اي از مقاله Learning & teaching styles in college science education است .اصل مقاله در آدرس اينترنتي http://www2.ncsu.edu/unity/lockers/users/f/felder/public/papers/secondtier.html ، ميباشد. 2) Richard M. Felder، استاد دانشكده مهندسي شيميدر دانشگاه كاروليناي شمالي . 3) Linda Silverman 4) Sensory 5) Intuitive 6) Insights 7) Verbal 8) Inductive 9) Deductive 10) Actively 11) Reflectively 12) Sequentially 13) Globally 14) Perception 15) Working memory 16) Input 17) Conceptual problems 18) Processing 19) Passive learning 20) Understanding 21) Big picture 22) Methodical 23) Single-discipline
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
E-MAIL: |
Created: 9 Oct 2004 by: AliMokhtaari